شاید بتوانیم رواندرمانی را دستیابی به ظرفیتی پیچیده و بنیادین در شخصیت انسان تعریف کنیم. این فرایند، به فرد امکان میدهد تا به درک عمیقی از جهان درونی خود و دیگران دست یابد و بدین ترتیب، تأثیر تجربیات روانشناختی اولیه را در شکلگیری الگوهای فکری، احساسی و رفتاری در موقعیتهای واقعی زندگی باز کند. ذهنی سازی بخشی از فرآیند رواندرمانی است که یک فعالیت ذهنی به شمار می رود که در آن افراد، افکار، احساسات و نیات خود و دیگران را درک میکنند.
این اصطلاح برای توصیف توانایی فرد در دیدن خود و دیگران به عنوان موجوداتی با زندگی درون روانی به کار میرود. به عنوان درمانگر پویشی هدف ما از ذهنی سازی این است که آگاهی بیمار را نسبت به رابطه بین وضعیت فعلی (یا بازسازی یک تجربه دردناک قبلی) و نحوه تفکر، احساس و واکنش او افزایش دهیم. از این منظر، درمانگر و بیمار در مسیر درمان به جلو حرکت کرده و گزینههای مختلف برای رفتارها و افکار جایگزین را همراه با دلایل سختی و انعطافناپذیری در زمینه مفاهیم و باورهای زندگی بیمار بررسی می کنند.
مشخصاً ذهنی سازی با حس هویت، توانایی پذیرش خود و “احساس راحتی در پوست خود” ارتباط دارد.
توانایی ذهنی سازی شامل فاصله گرفتن از تجربیات شخصی فرد درباره موقعیت، تغییر تمرکز از تجربه اجتماعی و روانشناختی خود و همچنین توانایی دیدن “تصویر کامل” فرد دیگر است.
منابع ارزشمندی در رابطه با اینکه ذهنی سازی چیست و چگونه قابل اجرا است وجود دارد و ما می دانیم در یک جلسه ی رواندرمانی ذهنی سازی اصل واجب و لازم برای درمان به نظر می رسد.


